از یک جایی به بعد

ساخت وبلاگ

از یک جایی به بعد متوجه می شوی زندگی آنجورها هم که می گفتند و میدیدی نیست..

از یک جایی به بعد یاد می گیری که بهتر ببینی بیشتر فکر کنی و ساده تر بگذری

از یک جایی به بعد میبینی که خنده ها و گریه هایت آنقدر ها که نه ..هیچ وابسته به بودن یا نبودن و یا فهمیدن یا نفهمیدن دیگران نیست..

یاد میگیری که همه چیزت همه ی آرامش و بی قراری هایت همه ی خوشی ها و غصه هایت همه ی خواستن ها و نخواستن هایت تنها و تنها دست خودت هست...

یاد میگیری ارزش از دست ندادن صبح را...  یاد میگیری آرامش تنها قدم زدن شب را .... میفهمی حس باران و کوه و دشت و دریا با خواست تو می تواند معنا گیرد...

از یک جایی به بعد دیگر می دانی زندگی چقدر می تواند با ارزش باشد و چقدر می توانی لذت ببری شاد باشی یاد بگیری بخندی حیرت کنی و از فرط هیجان اشک بریزی... ازین به بعد نه برای آنچه تاکنون می دیدی بلکه برای آنچه از کنون می فهمی و درک می کنی....   که این دنیا برای توست بنام توست و بکام تو ...

از یک جایی به بعد دیگر میدانی زندگی چقدر می تواند بی ارزش شود و هدر رود وقتی لحظاتت را اسیر و بسته دیگری می کنی کسی که لبخند ها و گریه هایت را بنام او میکنی... بدون آنکه بدانی همه چیز و همه کس تویی ؛ خودت ... خودت را عظمت درونت را بزرگی روحت را میابی... و دقیقا همان جایی که از دیگران دل میبُری و خودت را میابی... دل میبَری و ترا می خواهند....

از یک جایی به بعد اگر نخواهی که بدانی و خو کنی به عادت های پیش ازین, دیگر باخته ای ....

اگر  دیگر کتاب نخوانی... اگر  دیگر تنها قدم نزنی... اگر از باران لذت نبری... اگر دیگر از شنیدن موسیقی خواندن شعری مست نشدی...

هر گاه دیگر حساب گلهای باغچه را نداشته باشی... هر گاه بی تفاوت از کنار گل فروشی رد شدی ... هر گاه دیگر مغازه عطر و ادوکلن باعث نشود لحظه ای درنگ کنی ....

 وقتی دیگر در ماه های آخر سال برای آمدن عید لحظه شماری نکنی... وقتی دیگر از عطر چایی عصرانه مست نشدی....

و اگر وقتی اینچنین گفتم و نخواستی که بدانی.....

از یک جایی به بعد...
ما را در سایت از یک جایی به بعد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hesserooyesh بازدید : 153 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 11:41